مرگ مشکوک پسر خردسال توسط نامادری | تنها شاهد ضربه به صورت نیما خواهر ۷ ساله اوست
تاریخ انتشار: ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۴۴۵۱۰
ایران نوشت: تحقیقات برای یافتن راز مرگ کودک خردسال در حالی ادامه پیدا کرد که ندا خواهر 7 ساله نیما به بازپرس جنایی گفت: «روز گذشته نامادریام در حال خانه تکانی قبل از عید نوروز بود که برادرم شیطنت میکرد و از روی رختخوابها سر میخورد.نامادریام عصبانی شد و با پشت دست به دهان نیما کوبید.یک ساعت مچی هم در دستش بود که به دهان برادرم برخورد کرد و لب او را زخمی کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حرفهای ندا با صحبتهای پدر نیما و نامادری او متناقض بود.پدر نیما میگفت که گمان میکرده فرزندش از پلهها سقوط کرده است اما نامادری میگفت که مدتی قبل نیما از تاب افتاده بود.
بر اساس ادله به دست آمده نامادری به عنوان مظنون پرونده بازداشت شد و این در حالی بود که فرضیه اولیه علت مرگ کودک مصرف دارو اعلام شد اما پزشکی قانونی تاکنون نتیجه نهایی معاینات را اعلام نکرده است.
بعد از دستگیری زن جوان، پدر نیما در شعبه بازپرسی حاضر شد و از همسر خود اعلام شکایت کرده و خواستار رسیدگی به پرونده مرگ فرزندش برای روشن شدن راز ماجرا شد.
صبح روز گذشته نامادری نیما بار دیگر در جلسه بازجویی تحت تحقیقات قرار گرفت اما این بار هم اتهام قتل نیما را انکار کرد.
رسیدگی به این پرونده تا روشن شدن راز ماجرا و اعلام نتیجه پزشکی قانونی در دستور کار بازپرس جنایی قرار دارد.
گفتوگو با متهم
در مورد اتهامت توضیح بده.
نزدیک دو ماه است که بیگناه در زندان هستم.اتهامم قتل فرزند خواندهام است اما من این اتهام را قبول ندارم.
چه شد که نیما فوت کرد؟
نمی دانم من دو سه روزی بود که او را ندیده بودم.
چند وقت بود با پدرش ازدواج کرده بودی؟
2 ماه بود که با هم ازدواج کرده بودیم اما زندگی مان به صورت رسمی شروع نشده بود.شوهرم دو فرزند 5 و 7 ساله به نامهای نیما و ندا داشت.من هم از ازدواج اولم یک دختر 11 ساله دارم.
در این دو ماه به عنوان میهمان به خانه پدر نیما میرفتی؟
گاهی به خانه شان میرفتم و چند روزی میماندم اما مشغله کاری باعث میشد که زیاد فرصت دیدار با شوهرم و بچهها را نداشته باشم.
شغلت چیست؟
من دانشجوی دندانپزشکی هستم و چون هنوز نظام پزشکی ندارم در مطب یک پزشک به صورت دستیار و دندانپزشک تجربی کار میکنم.
با پدر نیما چطور آشنا شدی؟
او به عنوان بیمار به مطب آمد و بعد از چند بار مراجعه رابطه آشنایی بین ما کلید خورد.
ارتباطت با فرزندان او چطور بود؟
ارتباط خیلی خوبی داشتیم.هیچ مشکلی بین ما وجود نداشت.من با دخترم در یک خانه اجارهای زندگی میکردیم و شوهرم و فرزندانش ساکن آپارتمان طبقه بالای خانه پدر همسرم بودند.هر وقت فرصت میشد بچهها را به گردش میبردم و به آنها خیلی خوش میگذشت.
ارتباط دخترت با نیما و خواهرش چطور بود؟
ارتباط خیلی خوبی داشتند.آنها همدیگر را خیلی دوست داشتند.هر وقت به خانه همسرم میرفتیم تا نیمه شب با هم بازی میکردند.برای همین هم بود که از دو سه روز قبل از حادثه دیگر به خانه شان نرفتم. به همسرم میگفتم فشار کاری زیاد است و من خیلی خستهام. اگر به خانه تان بیایم بچهها میخواهند تا دیر وقت بازی کنند و من نمیتوانم استراحت کنم.
حرفهایی را که ندا در مورد مرگ برادرش گفته قبول داری؟
نه اصلاً! ندا یک کودک خردسال است.ممکن است تحت تأثیر حرف کسانی که با ازدواج من و پدرش مخالف بودند حرفهایی زده باشد.اما این حرفها اصلاً دلیل بر این نیست که من گناهکار باشم.
ندا گفته بود تو به دهان نیما ضربه زدی و کنار دهان نیما هم کبودی بود!
چند روز قبل از مرگ نیما بود که من و پدر بچهها، آنها را برای تفریح به کن سولقان برده بودیم.ندا به همراه دختر من در حال تاب سواری بودند.نیما هم روی یک دیوار کوتاه نشسته بود و آنها را تماشا میکرد.دخترها نیما را صدا زدند و گفتند بیا با هم تاب بازی کنیم. نیما که از روی دیوار پرید زمین خورد و کنار لبش کبود شد.
الان دخترت با چه کسی زندگی میکند؟
با مادرم زندگی میکند.او دختر موفقی است و قبلاً قهرمان تکواندوی کشوری شده بود.دو ماه است که در حبس به سر میبرم و در این مدت فقط یک بار دخترم را دیده ام.
منبع: آخرین نیوز
کلیدواژه: پدر نیما بچه ها حرف ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت akharinnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آخرین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۴۴۵۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جنایت مرد نقاش | او همسر و پسر ۱۱ ساله خود را آتش زد!
همشهری آنلاین: این حادثه دردناک اوایل فروردین ماه اتفاق افتاد. روز حادثه ساکنانی ساختمانی در یکی از محلههای پایتخت صدای دعوا و مشاجره مرد نقاش و همسرش را از خانه آنها شنیدند. دقایقی بعد آنها متوجه آتش سوزی و دود از خانه این زوج شدند و پلیس و آتش نشانی را خبر کردند. وقتی آتشنشان به محل حادثه رسیدند، شعلههای آتش خانه مرد نقاش را در برگرفته بود.
آتشنشانان حریق را مهار کردند، اما در جریان این حادثه مرد نقاش، همسر ۴۱ساله و پسربچه ۱۱سالهاش دچار سوختگی شده بودند که همگی به بیمارستان انتقال یافتند. شدت سوختگی زن ۴۱ ساله به حدی بود که او همان روز جانش را از دست داد، اما پسر ۱۱ ساله وی و همسرش زنده بودند که در بیمارستان تحت درمان قرار گرفتند. دو روز بعد، اما پسر ۱۱ساله هم به دلیل شدت سوختگی جان باخت و به این ترتیب شمار قربانیان این حادثه به دو نفر رسید. از همان زمان و با شروع تحقیقات پلیسی معلوم شد که عامل این آتش افروزی، پدر خانواده بوده است.
وی پس از مرخص شدن از بیمارستان بازداشت شد و در بازجوییها درباره انگیزهاش از این جنایت هولناک گفت: من با همسر و پسرم اختلافات زیادی داشتیم و مدام بحثمان میشد. کار من نقاشی ساختمان است و روز حادثه میخواستم به ساختمانی برای کار بروم. از پسرم خواستم تا همراهم بیاید، اما او مخالفت کرد. من هم به شدت عصبانی شدم و بعد از کمی مشاجره با ریختن بنزین روی خودم، تهدید کردم که خودسوزی میکنم. اما پسرم برایش اهمیتی نداشت و با لحن تندی جوابم را داد که خشمم را بیشتر کرد. از شدت ناراحتی روی پسرم هم بنزیم ریختم و فندک را کشیدم.
وی ادامه داد: در این بین همسرم به کمک پسرمان آمد، اما خودش هم در این آتش سوخت. وی ادامه داد: من خیلی پشیمانم و اصلا قصد گرفتن جان همسر و فرزندم را نداشتم. همه چیز در یک لحظه و به دلیل عدم کنترل خشمم رخ داد.
این متهم با قرار قانونی و برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار ماموران ادراه دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفته است.
tags # اخبار حوادث سایر اخبار اسرار تکامل آلت جنسی؛ رابطه جنسی انسانهای اولیه مثل گوریلها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غولپیکری که توسط انسانها به وجود آمد! اتفاق عجیب که همزمان با انقراض دایناسورها در زمین رخ داد! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟